پیش‌بینی تغییرات صنعت خودروی ایران در دوران بایدن

فهرست مطالب


دنیا شاهد چهار سال تاریک در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ بود؛ یازدهمین رئیس‌جمهوری که تنها یک دوره بر مسند قدرت حضور داشت و به طرزی تأسف‌بار، کاخ سفید را ترک کرد. خروج از معاهده اقلیمی پاریس، قطع بودجه سازمان جهانی بهداشت، جلوگیری از ورود اتباع برخی از کشورهای خارجی ازجمله ایران و تغییر توازن در تجارت جهانی، تنها بخشی از تصمیمات مخرب تیم ترامپ در این مدت بود؛ اما آن‌چه در این میان اهمیت دارد، سیاست‌های خصمانه او و دولتش علیه ایران بوده است. سیاست‌هایی که با شعار فشار حداکثری، شاید در ظاهر به سیاست‌های دولتمردان حمله می‌کرد، ولی در عمل، با زیرپاگذاشتن اخلاقیات، معیشت زندگی ایرانیان را نیز تحت‌تأثیر قرار داده بود.

18 اردیبهشت‌ماه سال 97، آمریکا رسماً از توافق‌نامه موسوم به برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) که در دولت اوباما منعقد شده بود، خارج شد. اگرچه این اقدام از همان ابتدا نیز قابل‌پیش‌بینی بود، ولی اثرات جانبی آن از مدت‌ها قبل آغاز شده بود. درواقع، رویکرد مغرضانه ترامپ، سیگنال روشنی به شرکا و ذی‌نفعان اقتصادی آمریکا ارسال کرده بود. شرکت‌های خودروساز طرف قرارداد با ایران، دقیقاً موضوع این بحث هستند. شرکت‌هایی که حتی پیش از آغاز دور جدید تحریم‌ها با علم به اینکه ادامه فعالیت‌شان در بازار کشور با مخاطراتی همراه خواهد بود، اقدام به خداحافظی کردند.

[hm_sell_form_inline]

بحران جهانی اقتصاد و جنگ تجاری با چین از یک سو و تنش‌های مالی کشور از سوی دیگر بازار و صنعت خودرو را به‌کلی دچار چالش کرد. نزول شدید تیراژ تولید و خروج نقدینگی به سایر بازارهای موازی، خودروسازان را با سونامی «تعهدات معوق» مواجه کرد. تردیدی نیست که از همان زمان، فرمت نوظهور دلالی در بازار خودرو شکل گرفت؛ هزینه‌های تولید به طرزی سرسام‌آور رشد کرد و قیمت خودرو نهایی نیز رکوردهای کهکشانی را ثبت کرد.

انتخاب پرحاشیه جو بایدن، فرصتی تازه برای آمریکا به‌منظور کسب دوباره اعتبار از دست‌رفته به شمار می‌رود. رئیس‌جمهوری جدید این کشور در ایام کمپین انتخاباتی خود، به‌وضوح اعلام کرده بود که قصد دارد تعامل با دنیا را از سر بگیرد. حتی وعده بازگشت به برجام نیز یکی از وعده‌های چهل‌وششمین رئیس‌جمهوری ایالات‌متحده بوده است؛ اقدامی که هنوز از کم‌و‌کیف زمان و اجرای آن اطلاعاتی در دست نیست؛ ولی می‌توان امیدوار بود که دست‌کم صنعت خودروی کشور در دوران بایدن دستخوش تغییرات مثبتی شود.

احتمال بازگشت شرکای اروپایی

ابتدا اجازه بدهید درباره حضور شرکت‌های خودروساز اروپایی توضیح مختصری بدهیم. بازگشت خودروسازان خارجی به‌ویژه برندهای اروپایی، به معنی ازسرگیری واردات نیست؛ چراکه تا این لحظه نه سیگنال مثبتی از سوی مجلس به‌عنوان قانون‌گذار دریافت شده و نه اینکه اساساً دولت چنین برنامه‌ای را به‌صورت مدون در بودجه سال 1400 پیش‌بینی کرده است. 

مطالعه مقالات زیر را از دست ندهید

منظور از بازگشت شرکای اروپایی، درحقیقت اشاره به حضور مجدد آن‌ها در خطوط تولید و بحث انتقال دانش فنی دارد؛ دقیقا مانند آن‌چه پژو و رنوی فرانسه در خطوط تولید دو خودروساز بزرگ متعهد شده بودند. تردیدی نیست که بخشی از صنعت خودروی کشور، وابستگی شدیدی به فناوری‌های روز دنیا دارد که اگرچه داخلی‌سازی و مهندسی بومی به میزان قابل‌توجهی به کمک خودروسازان آمده است، ولی در بحث فناوری‌های HiTech هم‌چنان مشکلات عدیده‌ای وجود دارد.

ترس از جریمه‌های سنگین آمریکا، شرکت‌های اروپایی را علی‌رغم تعهدات سنگین از بازار ایران دور کرد؛ شرکت‌هایی که در این مدت با ازدست‌دادن بازار ایران، متحمل ضررهای سنگینی نیز شده بودند. بازگشت آمریکا به برجام، می‌تواند اوضاع را به منوال قبل بازگرداند. این به آن معنا است که در بهترین سناریو نیز نباید شاهد یک تحول عمیق در بازار و صنعت خودرو باشیم. آن‌چه انتظار می‌رود، توازن دوباره در صنعتی است که به دلیل بدعهدی خارجی‌ها دچار صدمه شده بود.

رفع موانع نقل‌وانتقال بانکی

خودروسازان و قطعه‌سازان می‌گویند این توانایی را دارند که با توسل به راه‌هایی هوشمندانه، اقدام به تهیه مواد اولیه و حتی دانش فنی موردنیاز خود کنند؛ اما آن‌چه طی سه سال آخر دولت ترامپ شاهد بودیم، بن‌بست کور انتقال پول بوده است؛ به‌عبارت‌دیگر، در شرایطی که در آن سوی مرزها قطعات و فناوری در دسترس بود و در داخل نیز اعتبار آن تأمین شده بود، ولی تحریم‌های بانکی مانع از ایجاد پل ارتباطی بین این دو جزیره شده بود. در ساده‌ترین مثال، آمریکا با ایجاد اختلال در فعالیت کونلون بانک چین به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین گذرگاه‌های بانکی آسیا و ایران، تزریق نقدینگی برای خرید را با مشکل روبرو کرده بود.

کوچک‌ترین تعلل و تأخیر در فعالیت خطوط تولید قطعه‌سازان در کمترین زمان ممکن، تأثیر خود را روی خطوط تولید خودروسازان نیز می‌گذارد. چنان‌چه شاهد بودیم هزاران دستگاه خودروی ناقص در انبار خودروسازان دپو شده بود. بهبود شرایط بین ایران و آمریکا از این حیث نیز که روابط بانکی بین ایران و کل دنیا نیز دستخوش اتفاقاتی خوش‌یمن خواهد شد، قابل‌بررسی است.

مثلث ایران، آمریکا و چین

16 خردادماه سال 97 بود که ترامپ اعلام کرد 34 میلیارد دلار تعرفه گمرکی بر واردات کالاهای چینی وضع خواهد کرد و دولت چین نیز در عمل متقابل، برای کالاهای آمریکایی نیز چنین تصمیمی گرفت. آمریکا کمی بعد شرکت ZTE را به بهانه نفوذ امنیتی تحریم کرد. زلزله تنش‌ها بین دو کشور در 10 آذر سال 97 و هم‌زمان با دستگیری «منگ وانژو» در کانادا به درخواست آمریکا رخ داد. وانژو یکی از مدیران ارشد هواوی بود که ایالات‌متحده او را به نقض تحریم‌های بین‌المللی متهم کرده بود. این اتفاق، آمریکا و چین را به سمت یک جنگ سرد فراتر از جنگ تجاری سوق داد. حالا سؤال این است که تنش بین این دو کشور در گذشته و سیاست مدارای بایدن چه ارتباطی به صنعت خودروی ایران دارد؟

پاسخ این است که در صورت ادامه این روند، اقتصاد چین بیش از پیش دچار تزلزل می‌شود. از سوی دیگر، چین به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین فعالان پیدا و پنهان صنعت خودروی کشور، نقش پررنگی در خودروسازی و قطعه‌سازی دارد که از بین رفتن بالانس اقتصادی آن‌ها، می‌تواند خطوط تولید در داخل را نیز با تعارضاتی روبه‌رو کند.

آن‌چه در ظاهر می‌دانیم، این است که بایدن تا این لحظه برنامه‌ای برای ادامه جنگ تجاری با چین ندارد. با این اوصاف، خودروسازان و قطعه‌سازان چینی که حالا در جامعه ایرانی به اعتباری قابل‌قبول رسیده‌اند، با خیالی آسوده‌تر می‌توانند همکاری خود را با طرف داخلی ادامه دهند.

اثر بایدن چه زمانی به صنعت خودروی ایران می‌رسد؟

در پایان بحث، باید به این نکته اشاره کرد که اختلافات دو کشور ایران و آمریکا به‌مراتب وسیع‌تر از خودرو و صنایع وابسته است. تا این لحظه هنوز بازگشت بایدن به برجام صورت نگرفته است و به همین دلیل نمی‌توان زمان‌بندی دقیقی برای لمس تأثیر سیاست‌های رئیس‌جمهوری جدید روی بازار ترسیم کرد. آن‌چه مسلم است، این اتفاق در کوتاه‌مدت رخ نخواهد داد.

بیشتر بخوانید

عضویت در خبرنامه
عضویت
اطلاع از
امتیاز دهی
0 نظرات
کامنت گذاری داخل متن
نمایش همه دیدگاه ها