تغییرات مهم طراحی خودرو در یک قرن اخیر

فهرست مطالب


امروزه طراحی خودرو و ظاهر آن، یکی از عوامل تاثیرگذار بر موفقیت یا عدم‌موفقیت یک خودرو در بازار است و نقش مهم در تصمیم‌گیری مشتریان هنگام خرید دارد. به همین دلیل، هرساله خودروسازان سعی می‌کنند با ارائه مدل‌های مفهومی جذاب در نمایشگاه‌های خودرو، چشم‌ها را به محصولات آتی خود خیره کنند.

خودروهای امروزی با تزیینات فوق‌العاده و شاسی‌های پیشرفته‌ای به بازار عرضه می‌شوند که به کلی با خودروهای اولیه نظیر فورد مدل T تفاوت دارند. طراحی خودرو، یک تاریخچه غنی را همراه خود دارد که از اوایل قرن بیستم آغاز شده است و تا به امروز ادامه دارد. برای درک چگونگی تغییرات طراحی خودرو طی قرن اخیر، با ما همراه باشید تا جزئیات هر دهه از طراحی در صنعت خودروسازی را مورد بررسی قرار دهیم.

دهه 1910

نخستین خودروها با موتور احتراق داخلی، از سال 1807 فعالیت خود را آغاز کردند؛ اما یک دهه طول کشید تا صنعت خودروسازی به شکل و شمایل امروزی خود دست پیدا کند. فورد مدل T، نخستین خودرویی است که به صورت تولید انبوه و با هدف فروش گسترده در بازار به تولید رسید؛ از این رو، الگوی طراحی آن تا چند سال به روند حاکم بر بازار تبدیل شد.

الگوی طراحی فورد مدل T، رویه رو به جلو نام دارد که موتور خودرو در قسمت جلو به‌خوبی قابل تشخیص است و خودرو اصطلاحا دماغه دارد. سبک طراحی خودروها در دهه 1910، شبیه به کالسکه‌های سنتی بود؛ با این تفاوت که به جای اسب‌ها، یک موتور به خودرو اضافه شده بود.

دهه 1920

سال‌های پایانی دهه 1910 با گسترش جاده‌های آسفالت در اروپا و ایالات متحده همراه بود، از این رو، طراحان می‌توانستند ارتفاع خودروها را کاهش و طول آن‌ها را افزایش دهند؛ بنابراین، خودروهای دهه 1920 بیشتر از آن‌که شبیه تراکتور باشند، شبیه کالسکه‌هایی بزرگ و لوکس بودند.

مطالعه مقالات زیر را از دست ندهید

استفاده از موتورهای حجیم در این دهه، سبب شد که دهانه خودروها طویل‌تر از گذشته باشد، حتی در بین مدل‌های ساخته‌شده دهه 1920 نیز می‌توان خودروهایی مجهز به موتور 16 سیلندر را مشاهده کرد. گلگیرهای خمیده نیز در این دهه به عضو جدایی‌ناپذیر طراحی خودروها تبدیل شدند و سازندگان برای افزایش زرق‌وبرق خودرو، قطعات تزیینی را به اتومبیل‌ها افزودند.

دهه 1930

دهه 1930، شاهد یک انقلاب در حوزه ساخت اتومبیل بود که روند طراحی خودرو را به طور کلی دگرگون کرد. در این دهه، شاسی یک‌تکه یا مونوکوک اختراع شد که نتیجه آن، تولید بدنه سبک‌تر با ساختاری مناسب‌تر بود؛ درحالی‌که روند تولید خودرو نیز نسبت به گذشته آسان‌تر شد. پیش از اختراع شاسی یک‌پارچه، بدنه خودروها تنها نقش ظاهری داشت و هر شخصی می‌توانست به دلخواه خود بدنه اتومبیلش را تغییر دهد؛ اما هنگامی که خودروها براساس شاسی یک‌پارچه ساخته شدند، در حقیقت بدنه خودرو بخشی از کل خودرو است که بدون آن خودرویی وجود ندارد.

اکنون طراحان می‌توانستند تمامی قطعات ظاهری ازجمله چراغ‌ها و گلگیرها را در بدنه خودرو ادغام کنند و یک کل منسجم را ارائه دهند. سبک کلی طراح خودروها نیز به‌سبب استفاده از شاسی مونوکوک، شبیه به قطره اشک شد؛ درحالی‌که خودروهای پیشین، شبیه به تراکتور بودند. طرح قطره اشک تا دهه‌ها به‌عنوان رویه مرسوم طراحی خودرو در این صنعت باقی ماند. دهه 1930، با افزایش درآمد و قدرت خرید اقشار متوسط و مرفه همراه بود؛ از این رو، طراحان سعی کردند المان‌های ظریف بیشتری را وارد طراحی خودرو کنند تا اتومبیل‌ها برای مخاطبان جذاب به نظر برسند.

دهه 1940

جنگ جهانی دوم روند تولید خودروهای تجاری را با وقفه مواجه کرد؛ اما پس از پایان جنگ، الگویی جدید برای طراحی خودرو زاده شد. این الگوی طراحی، پونتون نام داشت که از کلمه فرانسوی «pontoon» اخذ شده است. در این سبک، طراحان سعی می‌کردند تا تمامی اجزای خودرو را هم‌چون یک کل هماهنگ با هم درآمیزند و هزینه ساخت خودرو را تا حد امکان کاهش دهند. طراحی خودرو با این سبک، ناشی از روند اقتصادی بعد از جنگ بود و خودروسازان سعی داشتند محصولاتی ساده و ارزانی را‌ روانه بازار کنند.

این طرح، نخستین بار در خودروی Gaz-M20 Pobeda پدیدار شد؛ خودرویی اقتصادی که برای مصرف مردم در شوروی سابق تولید شده بود. این سبک در دهه 1940، 50 و 60 به رویه غالب طراحی خودرو در اروپا و آمریکا تبدیل شد. سبک طراحی پونتون، منجر به تولید خودروهایی آیرودینامیک شد که برای شکست انرژی باد ساخته می‌شدند. کاپوت برآمده و چراغ‌های جلوی گرد به‌همراه گلگیرهای عضلانی نیز از دیگر مشخصه‌های سبک طراحی پونتون بودند.

دهه 1950

روند طراحی خودرو در این دهه، شکلی متفاوت در دو سمت اقیانوس اطلس پیدا کرد. خودروهای دهه 1950 با اتومبیل‌های آمریکایی پهن‌پیکر و استفاده افراطی از کروم شناخته می‌شوند؛ هم‌چنین بال‌های عقب، الگوی طراحی مشخص این دهه بودند. در دهه 1950، خودروسازان آمریکایی به‌شدت رشد کردند و از سوی دیگر، قدرت خرید مصرف‌کنندگان نیز افزایش یافت، به همین دلیل، خودروهای لوکس و عظیم‌الجثه‌ای هم‌چون کادیلاک الدورادو از این دهه بیرون آمدند.

در سوی دیگر اقیانوس اطلس یعنی اروپا، خودروسازان هم‌چنان به تولید خودروهای اقتصادی برای اروپای ویران‌شده پس از جنگ ادامه دادند. فولکس واگن بیتل، فیات 500 و مینی کوپر، ازجمله این خودروها بودند که عمر آن‌ها بسیار بیشتر از خودروهای کرومی و پهن آمریکایی بود.

دهه 1960

طی دهه 1960، تغییراتی در سبک طراحی خودروها به وجود آمد که اتومبیل‌ها را شبیه به قایق‌های ماهیگیری کرد. در این دهه، واردات خودروهای ژاپنی و اروپایی به ایالات متحده آغاز شد و خودروهای کوچک و اقتصادی، توجه فورد، جنرال موتورز و کرایسلر را جلب کردند. محصولات کوچک و مقرون‌به‌صرفه نیسان و تویوتا، خودروسازان آمریکایی را به دردسر انداختند و یک شکاف طبقاتی میان خریداران اتومبیل در این کشور ایجاد کردند.

در این دهه، خودروهای پونی متولد شدند؛ اتومبیل‌های عضلانی آمریکایی هم‌چون فورد موستانگ و شورولت کامارو که از ترکیب کابین کوچک و کاپوت‌های پهن و کشیده به‌همراه موتورهای قدرت‌مند ساخته شده بودند. خودروهای پونی دهه 1960 نسبت به محصولات آمریکایی یک دهه پیش، کوچک‌تر و ارزان‌تر بودند تا بتوانند با سایر خودروهای ارزان‌قیمت ژاپنی و اروپایی رقابت کنند. از سوی دیگر، دهه 1960 میلادی دوران تراکم رنگ‌ها بود و خودروها در انواع رنگ‌های شاد به تولید می‌رسیدند که با مشاهده عکس‌های آن دوران، می‌توان به این مسئله پی برد.

دهه 1970

اگر روند طراحی خودرو از دهه 1910 تاکنون را مطالعه کرده باشید، حتما متوجه شده‌اید که طراحی خودرو فرآیندی مستقل نیست و از موارد مختلفی تأثیر می‌پذیرد. طراحی خودروها در دهه 1970 نیز تحت تأثیر بحران نفتی قرار گرفت که در طی آن خودروهای جمع‌وجور و کم‌مصرف به تولید رسیدند و دوران خودروهای عضلانی با پونتیاک فایربرد به پایان رسید. در این دهه، خطوط تند و زوایای شکسته به‌همراه بدنه‌های کوچک به الگوی غالب طراحی خودرو تبدیل شدند؛ چراکه اکثر مشتریان به دنبال خرید خودروهای اقتصادی هم‌چون فورد فیستا بودند.

البته هم‌چنان گزینه‌های بهتری برای افرادی با سطح بودجه بالاتر در دسترس بود. سدان‌های سایز بزرگ با سقف‌های تزیین‌شده برای مشتریان مرفه مناسب بودند. این دهه با انقلاب رنگ‌ها در صنعت خودروسازی همراه بود. تقریبا تمامی رنگ‌های موجود را در خودروهای این دهه می‌توان یافت. برای مثال، مشتریان پورشه می‌توانستند رنگ اتومبیل خود را از میان 39 رنگ موجود انتخاب کنند که نشان‌دهنده فوران رنگ‌ها در صنعت خودروسازی دهه هفتاد میلادی است.

دهه 1980

اتومبیل‌های دهه 1980 میلادی به طور کلی خودروهایی با فرم جعبه‌ای‌مانند و فاقد روحیه و حس زیبایی‌شناسی بودند. دلیل این رویه نیز اهمیت‌یافتن مواردی هم‌چون ایمنی در صنعت خودروسازی بود و طراحان باید خودروهایی را طراحی می‌کردند که در درجه اول ایمن باشند و زیبایی در درجه چندم اهمیت قرار داشت. همانند دهه 1970، دستیابی به مصرف سوخت اقتصادی نکته‌ای کلیدی بود. به همین دلیل، خودروها نسبت به گذشته پیشرانه‌های کوچک‌تری داشتند تا مصرف سوخت آن‌ها کاهش یابد.

با چنین دیدگاهی، کندترین و کم‌مصرف‌ترین خودروهای تاریخ در این دهه به تولید رسیدند. علاوه‌بر آن، در این دهه رنگ‌های شاد از بین رفتند و اتومبیل‌ها تنها در رنگ‌های سرد به تولید می‌رسیدند. در طراحی فضای داخلی نیز شاهد تغییر رویه از طراحی زیبا به طراحی ارگونومیک بودیم؛ بنابراین، می‌توان گفت که در این دهه خودروهایی کارآمد اما فاقد ارزش‌های زیبایی‌شناسانه به تولید رسیدند.

دهه 1990

طراحی خودرو در دهه 1990، روندی کاملا متفاوت نسبت به دهه 1980 در پیش گرفت و طراحان سعی کردند با خلق خودروهای جذاب، نسبت به محصولات نازیبای دهه قبل دهن‌کجی کنند. خطوط تندوتیز جای خود را به خطوط سیال و منحنی دادند و محصولاتی جذاب هم‌چون مزدا میاتا در این فرآیند متولد شدند. دیگر خبری از اتومبیل‌های اسپرت با فرم جعبه‌ای نبود و در یک فرآیند برگشت‌مابانه، صنعت خودروسازی به طرح‌های جذاب دهه 1930 و 1960 متمایل شد که این فرآیند تحت تأثیر تغییر سلیقه مصرف‌کنندگان انجام شد.

دهه 2000

سال‌های ابتدایی قرن بیست‌ویکم، به دورانی طلایی برای طراحان خودرو تبدیل شد؛ چراکه استفاده از هر سبکی برای طراحی خودرو آزاد بود و شاهد عرضه محصولاتی گوناگون به بازار بودیم. با این حال، به دلیل تمایل مشتریان به خرید خودروهای شاسی‌بلند و کراس‌اوور، سایر سگمنت‌های خودرویی به حاشیه رانده شدند و شاسی‌بلند‌های جعبه‌ای‌شکل بازار را به تسلط خود درآوردند. هم‌چنین کاهش رنگ‌ها که از دهه 1980 آغاز شده بود، در این دهه نیز ادامه یافت و چهار رنگ سفید، نقره‌ای، خاکستری و مشکی رنگ‌های غالب بازار خودرو را تشکیل می‌دادند.

کلام آخر: از کالسکه موتوردار تا سفینه‌ فضایی!

روند طراحی خودرو در سال‌های ابتدایی قرن بیستم با کالسکه‌های موتوردار آغاز شد و پس از گذشت یک قرن و تجربه چند رویه مختلف، اکنون شاهد عرضه خودروهایی هستیم که به سفینه‌های فضایی فیلم‌های علمی – تخیلی شباهت دارند. اکنون بار دیگر خطوط تندوتیز به دنیای طراحی خودرو بازگشته‌اند و چراغ‌ها نیز ظاهری خشن و تهاجمی پیدا کرده‌اند.

خودروهای امروزی نسبت به نسل‌های قبلی خود، بزرگ‌تر و فربه‌تر هستند و انواع فرآیندهای ایمنی در طی دوران خلق آن‌ها لحاظ می‌شود. شکی نیست که خودروهای خودران ساده و جعبه‌ای‌شکل، آینده صنعت خودروسازی را به خود اختصاص خواهند داد؛ اما تا آن زمان می‌توان از خودروهای خشن و جذاب این روزها که بازار را به تسلط خود درآورده‌اند، نهایت لذت را برد.

بیشتر بخوانید

عضویت در خبرنامه
عضویت
اطلاع از
امتیاز دهی
2 نظرات
کامنت گذاری داخل متن
نمایش همه دیدگاه ها
حسین رضائی
1400-01-15 18:30

سلام
مطالبتون عالی هستن اگه تغییرات خودروی خودم رو بزارید عالیتر میشه مثلا سر سیلندر و …

علی حسینی
1400-02-09 20:18
پاسخ به  حسین رضائی

برو بابا